کودکان کار متولی ندارند

دسته: اخبار نوشته شده توسط شرکت آداک افزار پارسا بازدید: 3129

باید یک‌بار وارد یکی از ساختمان‌هایشان مثلا در بازار شده باشی و کودکان را در حال رفت‌وآمد دیده باشی تا نام‌شان بیشتر برایت معنادار شود. «انجمن حمایت از کودکان کار»؛ انجمنی برای حمایت از بچه‌هایی که در ساعت‌های میانی کارشان ساعتی را به این انجمن پناه می‌برند، پشت نیمکت‌ها می‌نشینند، درس می‌خوانند، یک وعده غذای گرم می‌خورند و دوباره به کار برمی‌گردند.

 

محل کارشان، همان جایی است که شما می‌بینید، در خیابان. اما «سحر حاتمی»، عضو هیات‌مدیره انجمن اصرار دارد که از آنها به‌عنوان کودکان خیابان نام نبریم چرا که: «کودک کار به واسطه شغل‌اش در خیابان است.

چهارده‌سال پیش وقتی تازه انجمن راه افتاده بود به‌خاطر دارم که کودکان از شنیدن کودکان خیابان ناراحت شدند و ما هم سعی می‌کنیم این فرهنگ را رواج دهیم که آنها کودک کار هستند.»


١٤‌سال قبل، چند نفر از فعالان اجتماعی تصمیم گرفتند از بچه‌های کار حمایت کنند. قصه از یک مکان کوچک و یک تخته شروع شد و تلاش برای آموختن آب، بابا به کودکان. تلاشی برای آن‌که فاصله این کودکان را با بچه‌های دیگری که به مدرسه می‌رفتند کم کنند.

یکی یکی سراغ بچه‌ها می‌رفتند و از آنها می‌پرسیدند دوست دارند خواندن و نوشتن یاد بگیرند و باسواد شوند؟ بچه‌ها به امید آموختن، شوق یادگیری و گسترش دنیای کوچک‌شان دانه دانه راهی مراکز حمایت از کودکان کار شدند که بعد به اقتضای تعداد بچه‌ها به ٥ مرکز رسید.


 آنها تنها به امید سوادآموزی وارد شدند اما بخش حمایتی انجمن شامل مددکاران و روانشناسان آنها را تنها نگذاشت. آموزش هم تنها سواد نبود، حرفه‌آموزی و هنرآموزی دو بخش دیگر فعالیت‌های انجمن بوده و هست.

حاتمی می‌گوید: «بخش حرفه‌آموزی را برای بچه‌های ١٥‌سال به بالا در نظر گرفته‌ایم. آنها از این طریق کارهایی چون جوشکاری، کابینت‌سازی و خیاطی یاد می‌گیرند تا بعدا وارد کار مناسب‌تری شوند. هنرآموزی بیشتر برای آن  است که  بچه‌ها برون‌ریزی داشته باشند و کارکرد روانشناسی دارد.

آنها از این طریق غم‌ها را بیرون می‌ریزند. ما نمی‌خواهیم فقط آموزشی باشیم بلکه بخش حمایتی و مددکاری برایمان مهم است. مددکاری هم فقط برای خود بچه‌ها نیست، آنها از خانواده‌های آسیب‌دیده هستند و ما دنبال این هستیم که به خانواده‌هایشان مددکاری بدهیم.

برنامه‌هایی چون سوادآموزی برای مادران هم در همین راستاست.» چند نفری از آنها حالا دانشجو هستند. حسابداری می‌خوانند یا حقوق و زندگی‌شان را با تلاش و حمایت تغییر داده‌اند.